وبلاگ :
من /رويا/ـــهايم را زندگي مي کنم .....
يادداشت :
از چيزي اميـــــــدي مي سازيم ...
نظرات :
1
خصوصي ،
20
عمومي
پارسي يار
: 2 علاقه ، 2 نظر
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
الناز
من يقين دارم که برگ ،
کاين چنين خود را رها کردست در آغوش باد ،
فارغ است از ياد مرگ !
آدمي هم مثل برگ ، مي تواند زيست بي تشويش مرگ ،
گر ندارد همچو او آغوش مهر باد را ،
مي تواند يافت لطف :
«هر چه باداباد را »
"فريدون مشيري"
سلام..
به روزم با پست شاد باشيم..
بدو..
بدو..
بدو..
بيا بخونو نظرتو بده..
موفق باشي....
*******************
من پا به پاي موکب خورشيد
يک روز تا غروب سفر کردم
دنيا چه کوچک است!
وين راه شرق و غرب چه کوتاه!
تنها دو روز راه ميان زمين و ماه .
اما من و تو دور
آنگونه دور دور ، که اعجاز عشق نيز
ما را به يکدگر نرساند ز هيچ راه
آه ! ...
"فريدون مشيري"
پاسخ
ممنون از شعراي قشنگت گلم