اين روزها
فشار ميدهد گلويم را
بغضي تلخ.
هوايم هواي تنهايي است.
دلم عجين،با غم
چشمانم ، نم
خيانت را استشمام ميکنم
با ديدنت!
يک بغل غصه سهم من از توست.
اين وضعيتي است که به آن ميگويند:
"زنــــــــــــدگي"
راه ندارد بايد ادامه اش دهي،
اما چاه زياد دارد.
حقيقت است،بايد فريادش زد که
اجبـــــــاريست.