یادته هی میگفتی که تا ابد پیشمی؟
مرحم زخم دل ساده درویشمی !
یادته هی میگفتم چقدر تو را دوست دارم
تو رفتی اما هنوز فقط تو را کم دارم
هنوز شبها تو خوابم یا که روزا تو شعرام
میگم تویی عزیزم مرحم زخم و دردام
هنوز دل تو سینه می تپه با یاد تو
دردش زیاده اما همیشه آباد تو
امشب و هر شب اینجا چله نشین عشقم
حک میکنم اسمتو توی کتاب مشقم
کاشکی بسوزه خدا دلش به حال دلم
بشکنه این طلسمو حل بکنه مشکلم
کاشکی سحر ستاره یک قطره دل بباره
بذاره توی سینت منو یادت بیاره
یادت بیاد یه کوشه یکی هنوز اسیره
اگر نیاد دردونش دق میکنه میمیرهش
9:45 صبح روزدوشنبه 87 دی 2