در جلسه امتحان عشق
من مانده ام و یک برگه سفید!
یک دنیا حرف ناگفتنی
و یک بغل تنهایی و دلتنگی ....
درد دل من در این کاغذ کوچک جا نمی شود !
در این سکوت بغض آلود
قطره کوچکی هوس سرسره بازی می کند
و برگه سفیدم
عاشقانه قطره را به آغوش می کشد
عشق تو نوشتنی نیست
در برگه ام ، کنار آن قطره
یک قلب کوچک می کشم !
وقت تمام است .
برگه ها بالا ....
5:9 عصر روزشنبه 88 خرداد 30